و اما عشق...

زندگی

و اما عشق...

زندگی

حمید مصدق

در رهگذار باد

بعد از تو در شبان تیره و تار من
دیگر چگونه ماه
آوازهای طرح جاری نورش را
تکرار می کند
بعد از تو من چگونه
این آتش نهفته به جان را
خاموش میکنم ؟
این سینه سوز درد نهان را
بعد از تو من چگونه فراموش میکنم ؟
من با امید مهر تو پیوسته زیستم
بعد از تو ؟
این مباد
که بعد از تو نیستم
بعد از تو آفتاب سیاه است
دیگر مرا به خلوت خاص تو راه نیست
بعد از تو
درآسمان زندگیم مهر و ماه نیست
 بعد از من آسمان آبی است
آبی مثل همیشه
آبی

نظرات 1 + ارسال نظر
بهار نارنج و یاس رازقی دوشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 06:10 ق.ظ http://formyramin.blogsky.com/

سرایش زیبائی بود. میتونم بپرسم مال کی بود؟
حسن تصادف زیبائیست...! چی؟ شاید اگه به وبلاگمون تشریف بیارین متوجه بشین
یا علی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد